شیخ رجبعلی خیاط

شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی
در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه
دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار
از كنارم می‌گذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت
كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم،
خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر می‌كردم
همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه
آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطایی‌انجام‌ندادم
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!

اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد،
حتی یک تفکر منفی میتواند
تاثیری منفی ایجاد کند...
#بینظیر
دیدگاه ها (۱)

دریا باش تا اگر کسی لایقت بود

تقدیم شمااا با کمال احتراممم... به خودتان بیایییددد

تاحدی کوتاه بیا ک تبدیل ب کوتاهترین نشی

قهوه بنوشید موسیقی گوش دهیدو دقایقی به هیچ چیز فکر نکنید شای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط